2003/07/08

تئوری

یک نظریه هست که میگه ظرف زمان خیلی کوچیکه اونقدر که وقایع زود به زود تکرار میشه:

  • در عصر نامه هاي الكترونيكي
    مثل انسانهاي اوليه
    هنوز براي نوشتن آنچه ديگر با يونيكدها هم ميسر شده
    هزار استعاره می آوریم
    تو آنطرف تر از من و من اين سو تر از تمدن
    نزذيك به هم
    چرا جدا نمي شويم.

    -يكي طناب آويختهء مرا بكشد -

    گرچه به اندازهء مسيح ايمان ندارم
    اما مي دانم
    خدا در همين حوالي است و
    از پذيزش كوتاهي ها سرباز مي زند.
    هم او كه چهارپايه را برمي دارد
    يا طناب را مي كشد
    او كه پشت خواسته هاي من و تو
    پنهان شده است
    تا تقصير ناكامي
    دوش سنگين و خستهءمان را سنگين تر كند.

    يكي طناب آويختهء مرا بكشد
    من آمادهء رسيدن به آنجايي ام
    كه تمام اين داستانها از کوزهء او آب می خورد
    تا روزي پا به پای تابوت سنگین آرزوهایمان
    - تنها به رسم عادت -
    هفت گام همراهی مان کند.
    هفت گام...

2003/07/01

اغماء

گوشهايم اشتباهي شده اند
و نفسهايم شمرده
شايد دارم خواب مي بينم.
اما شكمم باد كرده است
و گروهي چند نفري سوال پيچم مي كنند.

- نام پدر؟