2003/09/08

كوتاه

هواي شانه هايت ابري است ، يا
من براي به آغوش كشيدنت دودل شده ام.

از پايين پاي تو قد مي كشم
تا برآمدگي سينه هايت
كه چشمهايم را مي پوشاند و نفسم را تنگ مي كند.

مرا ببخش اما
قامتي به اين بلندي را
چگونه در سايه ي خوراكهاي زميني
تا ارتفاع تو برسانم.

هواي شانه هايت ابري است
ـ مي دانم ـ
و آغوش من نيز
اگر توان خم شدن داشته باشي.