skip to main |
skip to sidebar
فراموشی
من با تمامي روح خسته ام
زندگي مي كنم
با رنجهايي كه اين روزها
تاريخ مصرفشان گذشته است
براي من اما
تاريخ صحنه اي تكراري ست
سراسر ارتباط همگن و پيوسته
دردهايم حالا تازه تازه
نو شده اند
با اين كه من روزهاست
كه
در گنجهء خاطرم چال كردمشان
روزگار بامن شوخي مي كند
مي دانم
من اما آدمي هستم كاملاً جدي
No comments:
Post a Comment