خدا کدام دعای مرا شنیده است
.که حالا تو در آستانه ،منتطر آمدنی
دستم چه باید باشد و در دل چه بخوانم
.به بهانه ی چشمهای نیمه بازت
.که حالا تو در آستانه ،منتطر آمدنی
دستم چه باید باشد و در دل چه بخوانم
.به بهانه ی چشمهای نیمه بازت
از من هلهله مخواه
!دردانه ی زمستانی
امروز که تو می آیی سفید لوح و پا به راه
ما سالهاست که قلم روی پاکیمان کشیده ایم و
.ماههاست که تار و دف انداخته ایم
شکرانه ی آمدنت شاید
خدا باران بیاورد و ما هم به رقص درآییم
ترانه ها اما روی زبانمان زنگار بسته اند
لکنت و بی آوازی را
شاید تو درمان شوی
!مولود
1 comment:
اينبار هم قلمت بسیار زیبا بود
به زیبایی دردانه زمستانیت
قدمش مبارک
راستی اونروز بارون هم باريد
Post a Comment