2003/01/21

شبنامه

دلم براي تو مي سوزد
نشسته اي تا زبان من
نگفته هاي تو را بگويد
اما من استحكام آن را يافته ام
كه ديگر زبا ن به دهان بگيرم
و حرفهاي شبانه ام را
در آميزش قلم و دفتر نوشته هايم خفه كنم
اين همان چيزي است كه تو نياز داري
سكوت!