ديروز فرصت نکردم مطالبم رو بنويسم اما امروز صبح يک روز تعطيله فرصت دارم که ادامه مباحثی رو که قصد دارم پی گيری کنم ادامه بدهم.من مطالبم رو از اين پس به صورت کاملا دسته بندی شده و با ذکرعنوان مطلب آينده خواهم نوشت.سلسله مطالبی که از امروز می خواهم شروع کنم در مورد مشکلات مردان در روابط متقابل با خانمهاست.
نمی گم اين موضوع رو که من يه مردم رو ناديده بگريد اما سعی نکنيد از اين ديد هم به صورت مغرضانه نوشته های من رو بخونيد.
من خيلی ساده يه دسته بندی رو مشخص می کنم که البته از نظر من دستهء اول اصلا مورد تاييد نيست.
1-اون سری از مردهايي(وزنهايي)که براشون اساس شخص مقابل اصلا مهم نيست و صرفا برای رسيدن به اهداف خاص(مثل وقت گذرونی-سکس مطلق-و يا شايد اهداف سود جويانه)اقدام به برقراری ارتباط می کنند و به راحتی هم قيد ادامهء راه رو می زنند.
2-دستهء دوم آدمهايي(زن و مرد)هستند که در رابطه شون با طرف مقابل به چيزهايي فرای مسائل سطحی نگاه می کنند و نفرشون اونقدر براشون ارزش داره که وقت بذارن و بعضی خصوصيات اون رو بشناسن تا در اين چند وقتی که با هم هستند بتونن درست از کنار هم بودن لذت ببرن.
حالا برم سراغ اصل مطلب.نمی دونم تا چه حد در مورد دسته بندی با من هم عقيده هستيد اما حالا فرض کنيد شما يه پسر هستيد که خوشبختانه جزء گروه دوم قرار گرفتيد و قصد داريد که توی اين مدتی که با فلان دختر هستيد علاوه بر اين که از لحظه ها تون لذت می برين يه چيزی هم در مورد خصوصيات دخترها و خصوصا اين خانمی که با شماست بدونيد.اگه گير يه نفر مثل خودتون(که تعدادشون کمه)افتاده باشيد که شانس آوردين و کارتون اصلا سخت نيست اما اگه گير يه آدم ديگه ای افتاده باشيد تازه اول بدبختي شماست.چرا که از کليهء رفتارهای منطقی وحساب شدهء شما بعنوان يه سری کارهای بی معنی و بچه گانه ياد می شه که اين درد شما رو دوبرابر می کنه.دخترها هيچ وقت فکر نمی کنن که ممکنه پسرهايي هم باشن که غير از سوء استفاده از اونها به چيز ديگری هم فکر کنن واين مطلب به شدت پسرهايي رو که برای دخترها ارزشی فرا مسائل جنسی قرار ميدن آزار ميده.فعلا خسته شدم اما دنبالهء مطلب رو فردا می گيرم.فعلا شما در اين مورد نظر بدين ببينم تا چه حد چرت وپرت گفتم.
نمی گم اين موضوع رو که من يه مردم رو ناديده بگريد اما سعی نکنيد از اين ديد هم به صورت مغرضانه نوشته های من رو بخونيد.
من خيلی ساده يه دسته بندی رو مشخص می کنم که البته از نظر من دستهء اول اصلا مورد تاييد نيست.
1-اون سری از مردهايي(وزنهايي)که براشون اساس شخص مقابل اصلا مهم نيست و صرفا برای رسيدن به اهداف خاص(مثل وقت گذرونی-سکس مطلق-و يا شايد اهداف سود جويانه)اقدام به برقراری ارتباط می کنند و به راحتی هم قيد ادامهء راه رو می زنند.
2-دستهء دوم آدمهايي(زن و مرد)هستند که در رابطه شون با طرف مقابل به چيزهايي فرای مسائل سطحی نگاه می کنند و نفرشون اونقدر براشون ارزش داره که وقت بذارن و بعضی خصوصيات اون رو بشناسن تا در اين چند وقتی که با هم هستند بتونن درست از کنار هم بودن لذت ببرن.
حالا برم سراغ اصل مطلب.نمی دونم تا چه حد در مورد دسته بندی با من هم عقيده هستيد اما حالا فرض کنيد شما يه پسر هستيد که خوشبختانه جزء گروه دوم قرار گرفتيد و قصد داريد که توی اين مدتی که با فلان دختر هستيد علاوه بر اين که از لحظه ها تون لذت می برين يه چيزی هم در مورد خصوصيات دخترها و خصوصا اين خانمی که با شماست بدونيد.اگه گير يه نفر مثل خودتون(که تعدادشون کمه)افتاده باشيد که شانس آوردين و کارتون اصلا سخت نيست اما اگه گير يه آدم ديگه ای افتاده باشيد تازه اول بدبختي شماست.چرا که از کليهء رفتارهای منطقی وحساب شدهء شما بعنوان يه سری کارهای بی معنی و بچه گانه ياد می شه که اين درد شما رو دوبرابر می کنه.دخترها هيچ وقت فکر نمی کنن که ممکنه پسرهايي هم باشن که غير از سوء استفاده از اونها به چيز ديگری هم فکر کنن واين مطلب به شدت پسرهايي رو که برای دخترها ارزشی فرا مسائل جنسی قرار ميدن آزار ميده.فعلا خسته شدم اما دنبالهء مطلب رو فردا می گيرم.فعلا شما در اين مورد نظر بدين ببينم تا چه حد چرت وپرت گفتم.
No comments:
Post a Comment