2002/10/15

عجولانه

چشمهايش را بست ومرد
آن هم درست وقتی که سر جايش خوابيده بود
دستانم را که نگاه کردم
در يکی تفنگ بود
و ديگری نامه ای...
ای وای بازهم فراموش کردم!!

No comments: