2002/10/11

پرواز

با رفتن من و تو هيچ چيز تمام نمي شود
جز نسل شعرهاي عاشقانه و خاطرات مهر و موم شدهء انحصاري!

زنداني شمارهء چندم؟!!
در انتظار آمدن زمان تمام شده
غير اختياري!

در سلولي انفرادي
با يك تخت و يك دريچه
با يك با لشت پر آرزوي رهايي
از لاي ميله هايي كه حرفايم هم از آن عبور نمي كند.

فردا
گرگ و ميش
با صداي كفشهاي اولين نفر
از راهروي بي نشان زندان
مردي با موهاي كمي مشكي
و ريشهاي نتراشيده
با لباسي كه به دريچهء خوابگاهش مي ماند
در آستانهء تولد سپيده
پرهاي بالشتش را پر خواهد داد.

No comments: